سرمایه‌های اجتماعی، به عنوان پایگاه استراتژیک توسعه

قسمت دوازدهم: نقش سرمایه‌ی اجتماعی در توسعه‌ی اقتصادی

غلامعلی ترابی

امروزه، سرمایه اجتماعی و انسانی، به طورفزاینده‌ای در حال تبدیل شدن به نیروی محرکه‌ی اصلی بهره‌وری و رشد اقتصادی هستند و نیاز به رشد بهره وری در یک اقتصاد جهانی که در آن کشورها هم برای منابع و هم برای بازارها رقابت می‌کنند، قوی‌تر شده است. از آنجا که رشد بهره وری، به میزان قابل توجهی به توسعه و کاربرد تکنولوژی جدید بستگی دارد، سیاست عمومی باید با رشد سرمایه‌ی انسانی، افزایش کیفیت و اثربخشی آن مرتبط باشد. به عنوان مثال، سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش، تأثیر مثبتی بر رشد اقتصادی با میزان متفاوت در کشورها دارد که این امر، به سطح سرمایه‌ی اجتماعی بستگی دارد. در سال‌های اخیر، از سرمایه اجتماعی به‌عنوان زیربنای رشد و توسعه‌ی اقتصادی هر جامعه یاد‌ می‌شود. بانک جهانی، سرمایه‌ی اجتماعی را ثروت نامریی کشورها نامیده و آن را دربرگیرنده‌ی نهادها، روابط و هنجارهایی می‌داند که تعاملات اجتماعی را شکل می‌دهد. تبیین این موضوع که سرمایه‌ی اجتماعی اثر غیرقابل انکاری بر رشد اقتصادی دارد، نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی ایفا خواهد کرد. از سرمایه‌ی اجتماعی، به‌عنوان زیربنای توسعه اقتصادی هر جامعه هم یاد می‌شود. اهمیت سرمایه‌ی اجتماعی در توسعه اقتصادی در یک جامعه تا حدی است که می‌توان به طور آشکار، آن را در شکوفایی اقتصاد تمام جوامع توسعه‌یافته مشاهده کرد. سرمایه‌ی اجتماعی را در اقتصاد هر کشور، می‌توان در اعتمادپذیری و روحیه‌ی همکاری میان نیروهای انسانی برای رسیدن به اهداف اقتصادی جامعه تعریف کرد. سرمایه‌ی اجتماعی، ضمن شکل‌دهی به مجموعه قواعد و قوانین اخلاقی و رفتاری هر جامعه، به رفتار افراد نیز شکل می‌دهد و کمک می‌کند تا در تعامل با سرمایه‌ی مادی و اقتصادی، به رشد و پویایی دست یابند. این سرمایه، باعث ایجاد روحیه‌ی اعتماد متقابل شده، در خدمت منافع اقتصادی قرار می‌گیرد و بستر و فضایی ایجاد می‌کند که ضمن کاهش هزینه‌های استفاده از نیروهای انسانی، تعامل بین آنها نیز افزایش یابد. سرمایه‌ی اجتماعی، با قواعد و ارزش‌های اخلاقی و رفتاری خود در حوزه‌ی اقتصاد، افراد را مقید می‌کند تا در گروه‌های مختلف اجتماعی، باهم به تعامل، مبادله و تصمیم‌گیری بپردازند. سرمایه‌ی اجتماعی، هزینه‌های مبادلاتی را کاهش داده، امکان همکاری و فعالیت‌های دارای منافع متقابل را افزایش می‌دهد و از شدت مشکلاتی که افت اقتصاد و شکست بازار را به همراه دارد، می‌کاهد. اهمیت این موضوع، از لحاظ تجربی نیزدر اقتصاد به اثبات رسیده و جامعه شناسان و اقتصاد دانان، آن را برای تربیت و انباشت سرمایه‌های انسانی، دست یابی به توسعه‌ی مالی، کارایی سیاست‌های دولت و اقدام به نوآوری، گردش اطلاعات و نیل به رشد اقتصادی، لازم شمرده‌اند. از مهمترین سرمایه‌های اجتماعی در حوزه‌ی اقتصاد و کسب و کار می‌توان به مواردی همچون اعتماد، امانت‌داری، نیکوکاری، خیر بودن، صداقت و توجه به ارزش‌های مذهبی یاد کرد. از خلاقیت و نوآوری توسط نیروهای انسانی نیز به‌عنوان یک سرمایه‌ی مهم اجتماعی یاد می‌شود. رشد و توسعه‌ی اقتصادی، نیازمند خلاقیت است و مطالعات اقتصادی نشان می‌دهد که بخش اعظمی از رشد و توسعه‌ی اقتصادی هر کشور، با استفاده از این ثروت نهفته، شکل‌گرفته است. رشد ابداعات، خلاقیت و نوآوری در بهره‌وری اقتصادی، نقش دارد و باعث می‌شود از سرمایه‌های دیگر کشور در حوزه‌ی اقتصاد، به نحو مطلوب و مؤثرتری استفاده شود. باوجود تمام موارد مذکور، در کشور ما مبحث سرمایه‌ی اجتماعی هنوز نتوانسته جایگاه شایسته‌ی خود را در حوزه‌ی اقتصاد پیدا کند و هنوز شاخص فراگیری که بتواند میزان سرمایه‌ی اجتماعی و تحولات آن را در حوزه ی اقتصاد تبیین نماید ارایه نشده است. سرمایه اجتماعی‌، یک متغیر چندوجهی است و باید این عامل مهم و زیربنایی، هر چه بیشتر در حوزه‌ی اقتصاد شناخته شود و هر چه‌بهتر مورد بهره‌برداری قرار گیرد. به نظر می‌رسد در کشور ما باوجود تمام تلاش‌های به عمل آمده، مبحث سرمایه‌ی اجتماعی هنوز نتوانسته جایگاه شایسته‌ی خود را در حوزه‌ی اقتصاد پیدا کند و هنوز شاخص فراگیری که بتواند میزان سرمایه‌ی اجتماعی و تحولات آن را اداره کند، در دسترس نیست. بر این اساس، پیشنهاد می‌شود، برای ارتقای سرمایه‌ی اجتماعی در بین نسل آینده به منظور اثربخشی سرمایه‌ی انسانی در رشد اقتصادی، سیاست کلی آموزش و پرورش در راستای جلب اعتماد، مشارکت و همیاری به نحوی تبیین گردد، تا در کنار افزایش سطح سواد عمومی، با ارتقاء سطح سرمایه‌ی اجتماعی، به رشد اقتصادی پایدار دست یابیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *