قسمت هفتم: جوانان، سرمایههای ارزشمند اجتماعی(بخش پنجم)
غلامعلی ترابی
سن جوانی، بهترین زمان برای یادگیری است. جوانان باید تا میتوانند از این فرصت استفاده کنند و مهارتهای خود را ارتقا دهند؛ چرا که این کار، نوعی سرمایهگذاری است و جوان با ارتقای مهارتهای خود، تبدیل به نیروی حرفهای میشود.در این ارتباط، سیاست جوانگرایی با چالشها و آسیبهای مختلفی مواجه است، اما نکتهی اساسی این است که میتوان با اتخاذ تصمیمات و سیاستهای دقیق و راهبردی، جلوی این مشکلات و آسیبها را گرفت و بهترین استفاده را از دانش، تخصص و پویایی جوانان به عمل آورد.جوان در صورت شناخت عمیق چالشها و مواجهه درست و علمی، میتواند با کمترین هزینه، از بزنگاهها عبور کند و به هدف نهایی خود که رشد فکری، روحی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است، دست یابد.در حال حاضر، شرایط به گونهای است که جوانان برای تحقق رویاهای خود، با مسایل و مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند که مهمترین آنها، اشتغال، ازدواج و مسکن است. به طور قطع، اولین عامل مهم و تأثیرگذار در سرنوشت یک جوان، بحث اشتغال است. اگر جوان بتواند در شغل خود به موفقیت دست پیدا کند، مسلماً این موضوع بر روی سایر جنبههای زندگی او نیز تأثیر مثبت خواهد داشت. در واقع، جوانی که دارای شغل است، میتواند خود را برای سایر مراحل مهم و اساسی زندگی نیز آماده کند. بیکاری، بزرگترین صدمه را به جوانان میزند و حتی ممکن است باعث ایجاد آسیبهای اجتماعی بیشتر شود.در چنین شرایطی، ایجاد طرحهای کارآفرینی میتواند بسیار مناسب باشد و مشکل جوانان را به صورت ریشهای حل نماید. معمولاً در هر طرح کارآفرینی، چندین جوان مشغول به کار میشوند که بخش زیادی از دغدغههای آنها را برطرف میکند. از دیگر معضلات جوانان در حوزهی اشتغال، نداشتن سرمایهی مناسب برای شروع یک فعالیت است. مشاغل آزاد، معمولاً به سرمایهی اولیه نسبتاً مناسبی نیاز دارند. جوانانی که به چنین مشاغلی علاقه دارند، با چالشهای اقتصادی زیادی مواجه میشوند، خصوصاً اگر خانوادهی آنها، توانایی کمک مالی نداشته باشند. در زمینهی اهمیت اشتغال جوانان باید گفت که هرچقدر فرصتهای شغلی به وجود آمده برای جوانان بیشتر باشد، به همان نسبت نیز میزان و تعداد ازدواجها در جامعه افزایش پیدا میکند.درصورتیکه دغدغهی ازدواج جوانان به درستی برطرف شود، مسائلی همچون پیری جمعیت در آینده به وجود نخواهد آمد.زمانی که جوان یک شغل مناسب داشته باشد، مسلماً توان اداره کردن زندگی خود را خواهد داشت و به دستاوردهای فوقالعادهای در زندگی خود خواهد رسید. بر این اساس، وجود فرصتهای شغلی، باعث شکوفایی هر چه بیشتر جوانان میشود که باید این موضوع جدی گرفته شود.از دیگر مسائلی که ذهن جوانان جامعه را درگیر کرده است، مسأله ازدواج و تشکیل خانواده است. مسلماً هر سنی نیازها و شرایط خاص خود را دارد که باید در این راستا اقدامات لازم را انجام داد. از این رو، سن جوانی نیز زمان تشکیل خانواده و شروع زندگی مشترک است. در این زمینه، امکانات حداقلی همچون تهیهی مسکن، جهیزیه و دیگر هزینههای جنبی، چالشهای متعددی را پیش پای جوانان گذاشته است که باید برای آن فکری اساسی شود.شاید عمده دلایل افزایش سن ازدواج جوانان در جامعه، به نوعی با مشکلات مالی گره خورده باشد، در حالی که اگر دولت و نهادهای متولی، گامهایی در راستای ایجاد شغل، فراهم کردن طرحهایی تشویقی برای ازدواج جوانان، مسکن ارزان قیمت، اعطای وامهای ازدواج که با واقعیتهای جامعه همخوانی داشته باشد و آشنایی جوانان با مهارتهای زندگی در مدارس بردارند، میتوان تا حد زیادی مسیر را برای ازدواج به موقع جوانان هموار کرد، تا سن ازدواج نیز به حالت عادی خود برگردد. از دیگر دغدغههای جوانان برای آغاز یک زندگی ساده، فراهم نمودن سرپناه و مسکن است. آنها هم اکنون خرید مسکن را یک آرزوی دست نیافتنی میدانند و از سویی قیمت بالای تهیه مسکن به صورت رهن و اجاره نیز بالاست و بسیاری از جوانان، عملاً قادر به تهیه مسکن اجارهای نیستند که این امر، عاملی برای دلسردی آنها نسبت به ازدواج است.به نظر میرسد کاستیها و دغدغههایی همچون اشتغال، ازدواج، مسکن و شکاف بین نسلی و تغییرات متفاوت زندگی مدرن، بستری برای آسیب پذیری این قشر گردیده و رشد جمعیت جوان در کنار سطح فزایندهی توقعات، زمینه ساز تغییرات آشکار در رفتار اجتماعی و ارزشی آنان شده است.