بسم الله الرحمن الرحیم
سرمایههای اجتماعی، به عنوان پایگاه استراتژیک توسعه
قسمت سوم: سرمایههای اجتماعی در آموزههای دینی( بخش اول)
■ غلامعلی ترابی
امروزه همهی صاحب نظران به این نکته اذعان دارند که مفاهیم سرمایهی اجتماعی، نه تنها در مکتب اسلام ساری و جاری است، بلکه عوامل و مؤلفههای آن از قبیل سرمایهی فرهنگی, سرمایهی اقتصادی، اعتماد، اتحاد و همدلی، مشارکت اجتماعی و همکاری گروهی، همگی دراین مکتب توصیه شده است.
دین اسلام، دینی اجتماعی است که تعالیم و اصول آن، براساس همبستگی و پیوستگی بین افراد شکل گرفته و آموزههای آن، در ابعاد اعتقادی، اخلاقی و مناسک خود، به پیدایی و تقویت سرمایهی اجتماعی منجر میگردد.
این تعالیم و اصول ارزشمند، عقاید عمیق و معیارهای مشترکی را در میان انسانها ایجاد میکند که عامل ایجاد همگرایی میان افراد است و موجب بهبود روابط و افزایش اعتماد آنها به هم میشود، در حالی که هیچ دین و مکتب دیگری نمیتواند این میزان از الفت و برادری را در انسانها ایجاد کند.
نگاه بنیادین و اساسی آموزههای دین اسلام، در درجهی نخست به تشکیل سرمایهی اجتماعی در محیط خانواده معطوف است، تا با تعامل پدر و مادر و ارتباط صمیمی و سازندهی آنها با فرزندان، پایهی اولیهی سرمایهی اجتماعی به بهترین وجه در سطح خانواده شکل بگیرد.
تأکید اسلام بر «صلهی رحم» و ایجاد رابطه و پیوند با اقوام و آشنایان و رعایت حق دوست و همسایه، بستر شکلگیری سرمایهی اجتماعی درون گروهی و تقویت آن را فراهم میسازد.
دین اسلام، مجموعه اصولی را در بر می گیرد که با ایجاد باورها و ارزشهای مشترک میان پیروان خود و دعوت به انجام مناسک و اعمال مذهبی مشترک، آنان را دور یکدیگر جمع کرده و براین اساس، باعث ایجاد و استحکام و دوام سرمایههای اجتماعی شود.
همانگونه که جنبهی ظاهری مناسک اسلامی و مراسم مختلف مذهبی همچون حج، نماز جمعه و جماعت، جشنها و آیینهای مذهبی و… که در قالب اجتماعات گوناگون انجام میشود، زمینه ساز شکل گیری مشارکت اجتماعی است.
از سوی دیگر، توجه آموزههای اسلامی به حقوق دیگر انسانها و تأکید بر همزیستی مسالمتآمیز و مشارکت جمعی در سطح کلان، موجب شکلگیری سرمایهی اجتماعی بین گروهی میشود که روابط سالم و گسترده را در بین جامعهی انسانی و جهانی رقم میزند.
با نگاهی به عناصر، مؤلفهها و شاخصهایی كه در ابعاد آموزهای اسلام وجود دارد، در مییابیم كه مسلمانان با عمل به تعالیم و فرامین دین اسلام، نه تنها منشأ روابط پایدار و مستحكمی در حوزهی سرمایههای اجتماعی در سطوح خُرد و كلان جامعه می باشند، بلكه میتوانند در تعامل و مشاركت جمعی با سایر انسانها و جوامع، به پیشرفت و توسعهی پایدار دست یابند و سرمایههای اجتماعی برون گروهی را تشكیل دهند.
بیان این نکته ضروری است که با وجود اینکه واژهی سرمایهی اجتماعی در دوران معاصر وارد حوزهی علوم اجتماعی و اقتصادی شده و دریچهی تازهای را در تحلیل و علت یابی مسایل اجتماعی و اقتصادی گشوده است؛ بیش از هزار و چهارصد سال پیش، دین اسلام اساس روابط پیروان خود را بر مبنای غنی سازی سرمایههای اجتماعی بنیان نهاده است.
از عمده ترین راهکارهای ارایه شده در دین مبین اسلام در راستای غنی سازی سرمایههای اجتماعی در جامعه، میتوان به اصولی همچون احترام و اعتماد متقابل، تقویت روابط اجتماعی، توصیه به رأفت و مهربانی، انفاق، وفای به عهد، بهینهسازی روابط اقتصادی و…اشاره نمود.
تأکید آموزههای اسلامی بر موضوع سرمایههای اجتماعی و ماهیت وحدت آفرین آن، موجب شده تا از آن به عنوان عاملی جدی و مهم در افزایش سرمایه اجتماعی یاد کنند.
باورهای دینی، با پیوند دادان افراد با جامعه و همنوعان، انسجام اجتماعی را تقویت می کند و با تقویت اهداف خیرخواهانه و بشردوستانه، زمینهی افزایش سرمایه اجتماعی را فراهم می آورد.
درآموزههاي دین مبین اسلام، عناصر، مؤلفهها و شاخصهای فراوانی از جنس سرمایهی اجتماعی وجود دارد كه در ابعاد اعتقادي، اخلاقی و فقهی متبلور میگردند و در ابعاد ذهنی و عينی، به كارایی و توانمندي نهادهاي اجتماعی و سياسی، قوت و توان خاصی میبخشند.
با توجه به موارد مطروحه، باید گفت که در جامعهی دین مدار، چه از طریق حضورافراد در مراكز مذهبی و فعاليتهاي اجتماعی و تحکيم این روابط و چه از طریق اهميت دادن به ابعاد و عناصر دینی، نوعی حس اعتماد، هویت مشترك، همبستگی اجتماعی و روحيهی همکاري و تعاون اجتماعی ایجاد میشود كه این عناصر، از مظاهر و پيامدهاي سرمایههای اجتماعی محسوب میگردند.